قانون جذب از زبان استر هیکس
چیز جدیدی را امتحان کن!!! آبراهام هیکس در مارس 2021 “از ارتعاشات استفاده کنید نه کلمات “
در این ویدیو سخنان استر هیکس درباره قدرت جذب و ارتعاشات ذهن را که توسط وبسایت موفقیت موسسه ملکپور تهیه و تنظیم شده است را مشاهده می نمایید. ما امروز می خواهیم بهتان کمک کنیم که یک سری قوانین فیزیکی پایدار مثل قانون جاذبه زمین را درک کنید. لازم نیست برای درک جاذبه زمین به مدرسه برویم. کسی روز اول مدرسه بهتان نمی گوید، اگر به مدرسه نیایی ممکن است شوت شوی هوا! چون این یک قانون پایدار است، برای همه یکسان است و شما یاد می گیرید که از این قانون به نفع خودتان استفاده کنید و قانون جذب نیز چنین قانونی است. کاملاً پایدار است. هیچ استثنا و اشتباهی وجود ندارد. بنابراین، همه باید یاد بگیریم که چطور با قوانین جهان کار کنیم. ما نمی توانیم در مورد قانون جذب صحبت کنیم بدون اینکه کلمه جنبش رو بکار ببریم. زیرا قانون جذب دلیل وجود جنبش است. وقتی شما 17 ثانیه روی چیزی تمرکز می کنید، در ثانیه آخر در ذهنتان جنبش متفاوت و قابل تشخیصی به صورت فکر جدیدی ایجاد می شود و همینطور ادامه پیدا میکند. بنابراین هرچه بیشتر تمرکز کنید، جنبش بیشتری خواهید داشت. اما مهمترین نکته در مورد نحوه جنبش این است که وقتی می خوابید یک شتاب جنبشی دارید. به عبارت دیگر، اعتقادات شما هنگام خواب در حالت تعلیق است، این بدان معنی است که جنبش آنها و قانون جذب جنبش آنها بسته به میزان کیفیت خواب بسیار کند است و یا وجود ندارد. این یعنی وقتی صبح بیدار می شوید، این فرصت را دارید که اگر می خواهید یک نقطه شروع ارتعاشی را دوباره برقرار کنید که قانون جذب بلافاصله به آن واکنش نشان می دهد. تمرینات قانون جذب استر هیکس می تواند یکی از راه های موثر برای رسیدن به قدرت جذب بالا می باشد.
معمولاً صبح که از خواب بیدار می شوید چیزی را که دیروز به آن فکر می کردید را به خاطر می آورید یا مهمتر از آن، همان احساسی که دیروز داشته اید را دوباره بدست می آورید. مثلاً یادتان می آید که بله من خوشحال نیستم. اما چیزی که باید بدانید این است که شما مجبور نیستید همان چیزی باشید که دیروز بودید زیرا خواب شبانه جنبش را تغییر می دهد. اما صبح که از خواب بیدار می شوید و عمداً با همان افراد تماس می گیرید و روی همان مسائل تمرکز می کنید، ارتعاشات خود را دوباره مانند قبل فعال می کنید اما مجبور نیستید چنین کاری کنید و این مهمترین چیز است.
شما باید درک کنید که هر لحظه در یک نقطه شروع جدید قرار دارید. اما بعید است که بتوانید از لحظه ای که بیدار می شوید تفکرات جدید را جایگزین کنید. بعضی از شما لوبوتومی (جراحی قسمتی از مغز) را پیشنهاد کرده اید. ما همچین چیزی رو توصیه نمی کنیم . زیرا بسیاری از اعتقاداتتان به نفع شما هستند. شما فقط باید غربالگر و تشخیص دهنده بهتری شوید، باید در مراقبت از احساس خود بهتر عمل کنید و برای رسیدن به آن تمرکز کنید. اگر بتوانیم به اندازه کافی این باور را در شما ایجاد کنیم که نقطه جذب شما همه چیزتان است زیرا شما مرکز جهان خود هستید و شما آن را درک می کنید، یعنی شما مفسر ارتعاشی آن هستید. شما ارتعاش خود را به واقعیتی تبدیل می کنید که در آن زندگی می کنید، می بینید، می شنوید، می بوید، می چشید و لمس می کنید. اگر به این باور برسید که تمامی آنها درست هستند، و این که تنها چیزی که برای شما اهمیت دارد احساستان است، اگر بتوانید با عزم جدیدی از این اتاق خارج شوید و اکنون بیش از هر زمان دیگری به احساسات تان اهمیت بدهید، این یعنی کاری در راستای تسکین خود انجام داده اید. هفته پیش استر در هواپیما بود و از بوستون به سنت آنتونیو بر می گشت و یک خانواده زیبا جلو او نشسته بودند، یک مادر و یک کودک حدوداً شش ساله و دو پسر دو قلوی کوچک که حدوداً دو ساله بودند. همینطور راه میرفتند و با هم صحبت میکردند و همه روی صندلی هایشان نشستند و استر درست پشت مادرشان نشسته بود و هنگامی که هواپیما بلند شد یکی از پسر کوچولوها که آن طرف راهرو نشسته بود وحشت کرد. احتمالاً اولین باری بود که پرواز می کرد و غرش موتور، صدای ماشین آلات، حسی که روی باند ایجاد میکرد، باعث میشد وحشت کند، اون وحشت کرده بود، ترسیده بود. این یک تجربه جدید بود و قدرت هواپیما او را ترساند. مهمانداران هواپیما به مادرش نگاه می کردند انگار که: از جات بلند نشو، از جات بلند نشو و استر با خودش فکر می کرد: اگر من جای مادرش بودم الان بلند می شدم می رفتم پیشش. هواپیما به هوا بلند شد و هنگامی که وضعیت ثابت شد، مدتها بعد از آنکه استر حس کرد پایدار شده، مهماندار هواپیما به او اشاره کرد: حالا، حالا که بچه ات آرام شده. سپس مادر به سمت صندلی پسر رفت و او را محکم در آغوش گرفت. فقط خیلی محکم بغلش کرد.
پشت سرش را بوسید و او را محکم در آغوش گرفت و کم کم آرام شد و فهمید که مشکلی نیست و استر که این صحنه را می دید، به دوستش که کنارش نشسته بود گفت: من می خواهم با همه آدم های روی زمین همین کار را بکنم. می خواهم بغلشان کنم و می خواهم بگویم اشکالی ندارد. مشکلی نیست. همه چیز خوب است، همه چیز آرام است. او می خواهد این کار را با خودش انجام دهد. او می خواهد خودش را به نقطه ای از جذب برساند که بتواند به آنچه می خواهد و سزاوارش است برسد. او می خواهد به یک نقطه ای از جذب برسد تا بتواند آنچه را که می خواهد و سزاوار آن است دریافت کند زیرا این تنها کمبود اوست. چه حسی داشتید اگر مدام احساس وحشت، عصبانیت، کینه ، افسردگی، خشم و خستگی می کردید. این احساسات منفی در حال تضعیف و خرد کردن شما هستند. الان چنین حسی ندارید. انگار که شخص دیگری این کار را می کند. استر برای چند دقیقه از مهماندار هواپیما که فقط داشت کارش را انجام میداد عصبانی شد. اما این باعث شد که استر با تمام وجودش تنها مراقب حس خوبش باشد.
یکی از حضار از آبراهام پرسید، چگونه شک و تردید را از بین می برید؟
و ما گفتیم: باید قبل از شروع جلویش را بگیرید، یک جواب آزار دهنده. چون وقتی دیگه واردش شدید این جواب به دردتان نمیخورد. چطور می توانم قبل از شروع جلویش را بگیرم وقتی الان این حس را دارم؟ و ما می گوییم: خب، بالاخره که می خوابید و فردا از خواب بیدار می شوید و وقتی که بیدار شدید می توانید خودتان رو بهتر تسکین بدهید قبل از این که شک شروع بشود. اگر حواستان به کارهایتان باشد هرگز تردید نخواهد داشت. بنابراین استر شروع به استفاده از آن در زندگی خودش کرد. او هر روز صبح با عزم راسخ از خواب بیدار می شد و می خواست روزش را با حس خوبی آغاز کند و تا آنجا که می تواند آن را حفظ کند. روز اول، قبل از بلند شدن از تخت خواب شکست خورد. روز دوم بهتر بود. روز سوم تا میز صبحانه دوام آورد.
به عبارت دیگر، مدتی طول کشید تا استر بیشتر از ایمیل هایش به احساساتش اهمیت دهد، و بیشتر به احساس خود اهمیت دهد تا آنچه در زندگی دیگران می گذرد. به عبارت دیگر، شما باید خود را در اولویت قرار دهید. شما باید خیلی خودخواه باشید. شما باید به احساس خود اهمیت دهید، این بدان معناست که شما باید به خود واقعیتان متمایل شوید. شما باید راهی پیدا کنید تا شکاف بین شخصیت فعلی و خود واقعیتان را کم کنید و خود واقعیتان شما را بسیار دوست دارد، شما را می پرستد، قدردان شماست، دائماً به سمت شما می آید و از هر طریق ممکن به شما کمک می کند. این چیزی است که ما می خواهیم شما درک کنید. ما حواسمان به شما هست. اما اگر به این باور نداشته باشید، اگر از خودتان عصبانی باشید، اجازه نمی دهید از شما مراقبت کنیم. شما جلوی الهامات را می گیرید. آیا می دانید وقتی خمیازه می کشید، به این دلیل است که به اکسیژن بیشتری احتیاج دارید و ما شما را وادار به خمیازه کشیدن می کنیم؟ همه شما گیرنده هستید. چقدر در ترافیک می مانید و می دانید چه کاری را باید انجام بدهید تا از کار دیگری جلوگیری کنید و جلوی چه کارهایی را می گیرید که اصلاً نمی دانید دارید جلویشان را می گیرید؟ خیلی زیاد. زیرا دائماً درحال دریافت نشانه هایی هستید.
شما بسیار مقدس هستید، بسیار مورد توجه هستید. ما به شما آگاهیم و اکثر مواقعی که تنها در مسیر خودتان مشغولید از چیزی شکایت می کنید و نگران هستید. باید بدانید که کانون آگاهی بسیار زیادی هستید و وقتی چیزی را می خواهید همه از آن مطلع هستیم و ما به وضوح گذرگاه را برای حرکت از جایی که هستید به جایی که می خواهید باشید می بینیم. شما می خواهید که یک مسیر مستقیم را طی کنین. اما ما نمی خواهیم. ما می خواهیم از مسیر لذت ببرید. ما می خواهیم شما چیزهای بیشتری رو در این مسیر به طور فیزیکی یاد بگیرید. ما می خواهیم در این مسیر وضوح بیشتری را کسب کنید. ما می خواهیم شما همچنان مرکزیت و درون خود را مملو از چیزهای بیشتری در این مسیر کنید. می دانید چرا؟ این یک مسیر بسیار طولانی است. این مسیری ابدی است.
اما شما برای رسیدن به آنجا خیلی عجله دارید. من واقعاً می خواهم آنجا باشم. من اینجا خوشحال نیستم. پس هیچوقت به آنجا نمی رسید. اگر از اینجا عبور نکنید نمی توانید به آنجا بروید. اگر اینجا برای نداشتن چیزی که آنجاست ناراحت هستید، اینجا را ندارید پس نمی توانید به آنجا بروید. چیزی که باید بدانید این است که موضوع رسیدن به آنجا نیست بلکه آماده کردن اینجا برای آوردن آنجا به اینجاست. متوجه شدید؟
زیرا این مربوط به قانون جذب است.
این در مورد قانون ادعا نیست.
این قانون انجام کارها نیست.
این قانون اثبات لیاقت نیست.
این قانون جذب است.
این درمورد این است که شما به نوعی از تفکر برسید و بتوانید خود را در آغوش بگیرید و آرام کنید. من آدم خوبی هستم، کارهای خوبی انجام می دهم و شرایط در حال بهتر شدن است و من راه حل ها را می یابم و همه چیز به نفع من در حرکت است و هر روز پاک تر می شوم و از روند انجام این کار لذت می برم و من روند خلقت را درک می کنم و می دانم که این جهان بر پایه قانون جذب است و من ارتعاش را می شناسم و می دانم که با ارتعاش چه کار کنم. من هر روز در این زمینه پیشرفت می کنم و هر روز شواهدی وجود دارد که باعث می شود به آنها باور پیدا کنم.
همانطور که خودتان را آرام می کنید و متمایل به نقطه جذب خود می شوید، تنها چیزی که اهمیت دارد چون بقیه کار ها تکمیل شده اند، می بینید. انگار گاهی اوقات ما فقط چیزی شبیه به آنچه خواسته اید و احضار کرده اید به شما می دهیم. اما شما سپر خود را بالا گرفته اید، دستگاه حفاظت اطلاعاتتان را. به سبک قدیمی تر، چتر خود را بالا گرفته اید. چتر خود را بالا گرفته اید ولی تمام چیزهایی که می خواهید بالا سرتان درحال پرواز است. اما شما از آنها بخاطر عادت های فکری خود، بخاطر عادات ساختگی مضحک فکری خود مانند لیاقت نداشتن یا متوجه نشدن یا قرار نگرفتن در مکان مناسب رد می شوید.