فیلم سینمایی دست نیافتنی ها

فیلم دست نیافتنی ها از جمله آن فیلم هایی است که با دیدن آن حال دلتان خوب می شود. قطعا بعد از پایان فیلم با خود می گویید که چقدر حیف که زود تمام شد. فیلم دست نیافتنی ها توانست رکورد پرفروش ترین و پرتماشاگرترین فیلم تاریخ سینمای فرانسه را که پیش از این متعلق به فیلم سرنوشت شگفت انگیز امیلی پولن بود به نام خود ثبت نماید. فیلم دست نیافتنی ها نمره 8.5/10 را در سایت IMDb دارا می باشد. در سال 2017 نسخه بازسازی شده این فیلم به کارگردانی نیل بورگر و با بازی کوین هارت، برایان کرانستون، نیکول کیدمن و گلشیفته فراهانی در کشور آمریکا ساخته و منتشر شد.

فیلم «دست نیافتنی ها» در برخی از ترجمه ها «طرد شدگان» نامیده می شود، بر اساس داستانی واقعی و روایت گر داستان دوستی دو انسان است که از هر زاویه که تصور کنید، با یکدیگر متفاوت هستند. از لحاظ نژادی یکی سفیدپوست و دیگری سیاه پوست است، به لحاظ سنی یکی جوان و دیگری میان سال است، یکی از آن ها ثروتمند و دیگری فقیر است. یکی از آن دو به لحاظ بدنی سالم و توانمند و دیگری فلج می باشد. از زاویه شخصیتی نیز یکی بذله گو و شوخ است و دیگری دارای یک شخصیت هنری-فرهنگی است. فیلم دست نیافتنی ها فیلمی فرانسوی است و یک کمدی دراماتیک است. فیلم نامه ی این فیلم به قدری جذاب نوشته شده است که می‌ تواند هر فردی را با هر سلیقه‌ای به خودش جذب نماید. موسیقی متن بی نظیر این فیلم بسیار روح نواز است و شنونده را جادو می کند.

شخصیت پردازی این فیلم بی نظیر است. ”دریس” شخصیت اصلی این فیلم علی رغم فقیر بودن و سختی های زندگی خود، کماکان روحیه‌ی شاد خود را حفظ می کند و با اندیشیدن به بهانه های ساده خوشبختی تلاش می کند از کوچک ترین مسائل هم لذت ببرد. او قادر است به تنهایی دنیا را برای ” فیلیپ” و سایر افرادی که کار می ‌کنند به مکانی زیباتر بدل نماید. شخصیت او و رویکردی که به زندگی و پدیده های پیرامون خود دارد درس های بزرگی به ما می آموزد. او با وجود اینکه از گردن به پایین فلج شده ‌است، زندگی را رها نمی‌کند و خودش را برای لذت بردن از زندگی محروم نمی ‌کند. فیلم دست نیافتنی ها می تواند الهام بخش ما در شناخت نیروی عزم و قدرت اراده باشد. قدرت اراده و ایمان به داشته های خود می تواند آدمی را از بند محدودیت های خود رها گرداند.

فیلم دست نیافتنی ها داستان نویسنده ثروتمندی به نام فیلیپ است که در اثر سقوط با چتر دچار معلولیت می شود. او بعد از اینکه از گردن به پایین دچار فلجی می شود، ادامه زندگی خود را روی صندلی چرخ دار می گذراند. فیلیپ به شکلی بسیار ستودنی خود را با شرایط جدیدش سازگار نموده است. او به اندازه کافی ثروتمند است و می تواند هزینه های نگهداری و مراقبت های 24 ساعته خود را پرداخت نماید. او بر حسب شرایط ناچار می ‌شود جانشین جدیدی برای مراقبت از خود پیدا کند. چندین نفر داوطلب برای اخذ این فرصت شغلی به او مراجعه می کنند،  در بین این افراد یک شخص متفاوت و عجیب حضور دارد. او یک جیب‌ بر و خیابان‌ خواب می باشد که دریس نام دارد. او به ‌این دلیل درخواست مصاحبه شغلی داده است که به ماموران دولتی وانمود نماید جویای کار است و با این روش بتواند از بیمه بیکاری بهره‌مند شود. فیلیپ تحت تأثیر روش عجیب دریس قرار می گیرد و او را استخدام می کند.

بعد از سپری شدن اندک زمان و ایجاد گفتگو میان آنها رابطه‌ای عمیق به‌ وجود می ‌آید و رفاقت کم نظیری میان آن دو شروع می ‌شود. فیلیپ تا قبل از استخدام دریس روحیات متفاوتی داشت، او شخصی بسیار غیر قابل تحمل و بد اخلاق بود اما با حضور دریس زندگی و شخصیت فیلیپ به طور کلی متحول می ‌شود. زندگی کسل کننده فیلیپ با ورود دریس تغییر می‌ کند. به صورتی که از بیرون رفتن با آمبولانس دست می کشد و با ماشین مازراتی بیرون می رود و از زندگی خود لذت می برد.